کتاب جای امن گلولهها روایت داستانی دارد و به شکل جریان سیال ذهن شروع شده است. یعنی به ترتیب سیر تاریخی نیست، بلکه کتاب درست از لحظه 24 مهر شروع میشود، لحظهای که شیخ شریف و عبدالرضا سوار ماشین هستند و 5 دقیقه بعد ماشینشان منفجر میشود و این دو، گیر عراقیها میافتند ولی برای اینکه گذشته عبدالرضا برای خواننده ترسیم شود در زمانی که بیهوش افتاده خاطرات گذشته او در ذهنش مرور میشود.
عنوان «جای امن گلولهها» هم اشاره جالبی است به 13 گلولهای که از سوی افسر عراقی به سوی عبدالرضا شلیک میشود و هنوز که هنوز است 5 گلوله از این گلولهها مهمان جسم اویند. بدن عبدالرضا جای امنی برای این گلولههاست که کسی دستش به آنها نمیرسد.
این کتاب در 278 صفحه، قطع رقعی و جلد شومیز تقدیم علاقهمندان گردیده است.